شب های دلتنگی
حالا دیگر چند وقتی است هیچ چیزی ناراحتم نمیکند... هی روزگار! چراغت روشن است ولی صدایت قطع و وصل میشود!
برای دفعه اول رفتم مرکز اهدا خون ...
نظرات شما عزیزان:
پرستاره میگه میخوای خون بدی؟!
میگم؛پ نه پ،خون آشامم اومدم یه چهار لیتری ببرم خونه امشب مهمون داریم!!!
...
بعده نیم ساعت نوبتم شده پرستاره میگه کارت ملی؟
میگم؛مگه کارت ملی میخواد؟!
میگه؛پ نه پ،میتونی آزادم بزنی،لیتری 700 تومن آقای خون آشام ...!!
Power By:
LoxBlog.Com |